چهارشنبه نهم خرداد ۱۴۰۳ - 14:32 - محسن محصل یزدی - با نزدیک شدن به ماه ذیالحجه، عطر معنویت و نیایش در فضای جوامع اسلامی پراکنده میشود. در این میان، حج، به عنوان یکی از ارکان اصلی دین اسلام، اهمیت ویژهای پیدا میکند. اما آیا میدانستید که ریشههای این سفر مقدس را میتوان در ادیان ابراهیمی دیگر نیز جستجو کرد؟به گزارش سرویس اجتماعی ردنا (ادیان نیوز)، در آستانه ماه ذیالحجه «ماه حج»، مسلمانان سراسر جهان خود را برای سفری روحانی به سرزمین وحی آماده میکنند. اما حج، تنها منحصر به مسلمانان نیست، ریشه در تاریخ بشریت و آموزههای ادیان ابراهیمی دارد.در این گزارش، به بررسی نگرش ادیان ابراهیمی به مسئله حج و جایگاه این فریضه الهی در هر یک از ادیان زنده و توحیدی جهان (اسلام، مسیحیت، یهودیت) میپردازیم.حج | نمادی از وحدت در میان ادیان ابراهیمیدر دنیای امروز که شاهد برخی از جنجال ها و تنشهای اعتقادی میان فرهنگهای قومی و مذهبی مختلف هستیم. حج، به عنوان سفری معنوی به سوی وحدت، یادآور ریشههای مشترک ادیان ابراهیمی و پیوند ناگسستنی میان مسلمانان، یهودیان و مسیحیان است. هدف اصلی حج در هر سه دین، نزدیکی به خداوند و تجدید ایمان است. حجاج با انجام اعمال حج، به دنبال تطهیر روح خود، طلب بخشش گناهان و کسب رضایت الهی هستند.در قرآن کریم، حج به عنوان “رکن پنجم اسلام” معرفی شده و بر انجام آن برای مسلمانان واجب شده است. در دین یهود، حج به عنوان “زیارت بیت المقدس” شناخته میشود و مسیحیان نیز در سنتهای خود به زیارت اماکن مقدس مانند مقبره حضرت عیسی مسیح علیه السلام میپردازند.این فریضه الهی، فرصتی برای پیروان ای, ...ادامه مطلب
باز هم زمزمههای برساخته شدنِ دینی جدید به گوش میرسد. به بهانهای دیگر. این بار گفته میشود که اشتراکاتِ ادیان را جمع میکنیم و دینی جدید میسازیم. سخنِ دلربایی است. میتواند بسیاری را مفتونِ خود کند. میتواند حامیانی بیاید. سابقاً هم چنین سخنانِ دلربایی بیان میشد. شاید ایده پاک دینی که احمد کسروی آن را بیان میکرد هم از همین قبیل سخنان بود. او میکوشید تا برخی عقاید که او آنها را غیر عقلانی مینامید از دین بزداید. سخنش در مقامِ نظر، جذابیتهایی داشت. اما تا چه میزان توانست از دیگران دستگیری کند؟ چه میزان توانست آبی به تشنگان برساند؟ دین، عرصه ارتباط با مارواء است. شاید مهمترین کارکردِ آن باشد. فردی که دل به دین میدهد، میخواهد که از عالمِ مادی فراتر رود. غیر از این دنیای ماده را هم در نظر آورَد. سخن از مارواء گفتن هم مگر کارِ همگان است؟ بلدِ راه میخواهد. اگر در دیگر امورِ بشری یک رهزن وجود دارد، در این عرصه، راهزنانِ بسیار است. ظلمات است و باید از خطرِ گمراهی ترسید.در ارتباط با امرِ ماوراء علقههای زیستیِ انسان هم دخالت دارد. یک فردِ دیندار نمیتوان به یکباره، دستِ رد به سینه سنت و فرهنگی زند که قرنهاست در آن زیسته است. در این خصوص «دالایی لاما» رهبر بودائیانِ تبت، سه عارضه مهم را برای تغییر دین عنوان کرده است:اول اینکه انسان چون نمیتواند به سرعت رسوبهای فکری و فرهنگی و عاطفی آن دینِ قبلی را از وجود خودش رفع کند، مدتهای مدیدی، چه بسا تا آخر عمر نوعی انشقاقِ شخصیت پیدا میکند. مصطفی ملکیان در تحلیلِ این سخن مثالی میزند. او میگوید فرض کنید که من بودایی شوم، ولی روز عاشورا نمیتوانم جلوی گریه خود را بگیرم. آن وقت ببینید در درونِ من چه پیش میآید. هم گریه میکنم و هم ه, ...ادامه مطلب