دین پژوهی

متن مرتبط با «مسعود» در سایت دین پژوهی نوشته شده است

برای مسعود دیانی

  • تاريخ : پنجشنبه بیست و پنجم اسفند ۱۴۰۱علی مهجوربی‌اختیار شروع به گریه کردم. دوستی من با مسعود دیانی دومین دههٔ خود را پشت سر گذاشته و وارد سومین دهه شده است. با او بیش از هر دوست دیگرم بحث و چالش داشته‌ام. هر وقت در کنار هم بودیم با هم در کشاکش دو دیدگاه متعارض بودیم. گاه به توافق رسیده‌ایم و گاه نه. اصلاً دوستی‌مان با بحث کردن شروع شده است؛ با جدالی بر سر چند و چون تلقی‌مان از دین یا شاید از ایمان دینی. بعد از آن نخستین دیدار، تا یکی دو سال تقریباً منظم هر هفته او را می‌دیدم و دربارهٔ همه‌چیز گفتگو می‌کردیم. سال‌های پس از 1380 بود و دین و فرهنگ و سیاست هر روز برایمان موضوع تازه‌ای پیش می‌نهادند تا درباره‌اش گفتگو کنیم. بعدها که ازدواج کرد و پس از مدتی هم در قم سکنا گزید، دیدارهایمان بیشتر و بیشتر شد. دانشگاه ادیان و مذاهب ما را در یک رشته و یک راه قرار داده است و موضوع‌های مشترک زیادی در هر محفلی که یکدیگر را می‌دیدیم وجود داشته تا تأملاتمان را با یکدیگر به اشتراک بگذاریم. من و او در رشتهٔ دین‌پژوهی تحصیل کرده‌ایم. سال‌های اخیر اما کمتر هم را دیده‌ایم و کمتر با هم سخن گفته‌ایم. بعد از حضور او در سیما، معمولاً برنامه‌هایش را دیده‌ام و در ذهنم با او سخنن گفته‌ام. گاه در ذهن با او بحث کرده‌ام و گاهی آفرین تقدیمش کرده‌ام.این مقدمه اما، نه به جهت بیان خاطرات است، بلکه بدان جهت است که بگویم، خوب می‌شناسمش؛ (هنوز نمی‌توانم با فعل ماضی از او بگویم) خوب با روحیات و احساساتش آشنا هستم و به خوبی می‌دانم که چگونه درباب هرچیزی و هرکسی می‌اندیشد. در بیان باورهایش صریح‌اللهجه است و آنچه را که درست می‌پندارد به تعجیل بیان می‌کند. بارها با او در باب این ویژگی‌اش گفتگو کرده‌ام و بارها با هم , ...ادامه مطلب

  • جدیدترین مطالب منتشر شده

    گزیده مطالب

    تبلیغات

    برچسب ها